نيكى به پدر و مادر، وظيفهاى اخلاقى است كه در واجب بودن شكر منعم ريشه دارد. انسان فطرتا شاكر و سپاسگزار كسى است كه به او نيكى كرده است.
سپاسگزارى از پدر و مادر، نشانه و گواه سلامت فطرت است و كسى كه به پدر و مادر خود نيكى مىكند، از فطرت خود پاسدارى كرده است. اهميت سپاسگزارى از پدر و مادر، چنان است كه خداوند پس از امر به شكرگزارى از خود، شكر پدر و مادر را آورده است:
و وصينا الانسان بوالديه حملته امه و هنا على و هن و فصاله فى عامين ان اشكر لى و لوالديك الى المصير؛ (۲۴۶)
و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش كرديم. مادرش به هنگام باردارى او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مىيابد آرى او را سفارش كرديم كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت همه به سوى من است.
و همان طور كه كسى نمىتواند شكر پروردگار به جاى آورد، شكرگزارى از پدر و مادر نيز بسيار دشوار و در حد محال است.
از پيامبراكرم(ص) روايت شده است:
لن يجزى ولد عن والده حتى يجده مملوكا فيشتريه و يعتقه؛ (۲۴۷)
هرگز فرزندى پاداش پدرش را ادا نمىكند، مگر آن كه پدر مملوك باشد و فرزند او را بخرد و آزاد سازد.
و نيز از ايشان روايت شده است:
بر الوالدين افضل من الصلوة و الصوم و الحج و العمرة و الجهاد فى سبيل اللَّه؛ (۲۴۸)
نيكى به پدر و مادر برتر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خداست.
نيكى به پدر و مادر چنان اهميتى دارد كه حتى پدر و مادرى كه از نظر عقيده دچار انحراف هستند و يا به فرزند خود ظلم كردهاند بايد مورد احترام واقع شوند و فرزند به آنان نيكى كند. (۲۴۹)
مادر حق ويژهاى دارد و نيكى به او مقدم است. امام صادق(ع) فرمودند:
شخصى نزد پيامبر اكرم(ص) آمد و پرسيد اى پيامبر! به چه كسى نيكى كنم؟ فرمودند: مادرت پرسيد: سپس به چه كسى؟ فرمودند: به مادرت. باز پرسيد: سپس به چه كسى؟ فرمودند: به مادرت، دوباره پرسيد: سپس به چه كسى؟ فرمودند: به پدرت. (۲۵۰)
وجوب پرهيز از آزار پدر و مادر
خداوند در قرآن كريم نيكى به پدر و مادر را وظيفهاى واجب معرفى فرموده است؛ وظيفهاى كه پس از توحيد در پرستش ذكر شده است:
و قضى ربك الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا اما يبلغن عندك الكبر احدهما او كلا هما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا كريما؛ (۲۵۱)
پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر خود احسان كنيد؛ اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها حتى اف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.
مطابق اين آيه به پدر و مادر امرى واجب وكوچكترين بىاحترامى به آنان ممنوع است.اين وجوب و ممنوعيت چنان كه گفتيم پس از بيان وجوب يگانه پرستى ذكر شده است و اين گواه اهميت حقوق والدين است.
اهانت و بىاحترامى نسبت به والدين به هيچ روى پذيرفته نيست؛ حتى كوچكترين رفتار يا گفتارى كه موجب آزار آنان باشد بر طبق اين آيه ممنوع است.
امام رضا (ع) فرمودند:
اگر لفظى كوتاهتر و سبكتر از اف وجود داشت خداوند آن را در آيه ذكر مىفرمود.
(۲۵۲)
و در روايت ديگرى آمده است كه مقصود از اف كمترين ازار است و اگر كلمهاى وجود داشت كه بر آزارى كوچكتر دلالت مىكرد، خداوند از آن نهى مىفرمود.(۲۵۳) روايات بسيارى در نهى از آزار پدر و مادر آمده است. امام باقر(ع) از پيامبر اكرم(ص) نقل فرمودهاند:
اياكم و عقوق الوالدين فان ريح الجنة توجد من مسيرة الف سنة و لا يجدها عاق... (۲۵۴)
از آزار پدر و مادر بپرهيزيد، زيرا بوى بهشت از هزار سال فاصله بوييده مىشود، ولى آزار دهنده پدر و مادر آن را نمىيابد.
آزار والدين حتى اگر آنان ظالم باشند جايز نيست. امام صادق(ع) فرمود:
من نظر الى ابويه نظر ماقت و هما ظالمان له لم يقبل اللَّه تعالى له صلوة؛ (۲۵۵)
كسى كه به پدر و مادرش به حالت دشمنى و تنفر نگاه كند خداوند نمازش را نمىپذيرد.
فروتنى در برابر والدين
فروتنى در برابر پدر و مادر از سر مهربانى، سفارش خدا و مصداقى از نيكى به پدر و مادر است و نشانهاى از روح شكرگزارى به شمار مىرود:
واحفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب رحمهما كما ربيانى صغيرا؛ (۲۵۶)
دو بال فروتنى خويش را از سر مهربانى در برابر آنان فرود آر، و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت كن چنان كه مرا در خردى پروردند.
از اين بخش از آيه كه فرمود: و قل رب ارحمهما كما ربيانى صغيرا مىتوان دريافت كه طلب رحمت و بخشايش براى والدين نيز ريشه در احساس شكرگزارى انسان دارد.
امام صادق(ع) فرمودند:
لا تملا عينيك من النظر اليهما الا برحمة و رقة، و لا ترفع صوتك فوق اصواتهما، و لا يدك فوق ايديهما، و لا تقدم قدمهما؛ (۲۵۷)
چشمانت را جز به مهربانى و نرمى به آنان مدوز و صدايت را از صداى آنان بلندتر مكن و دستت را بالاتر از دست آنان مبر و بر آنان پيشى مگير